چیکار کردید که دیگه نمی ترسید وقتی می بینم یه خانمی داره رانندگی می کنه به خودم میگم آخه به تو هم میگن زن همه زنها رانندگی می کنند تو چرا می ترسی شاید باید من هم شوهر کنم تا ترسم بریزه نمی دونم شوهراشون به این زنها که بغلشون نشسته دل و جرات میده یا اینجوری نیست هی به خودم تلقین می کنم چیزی نیست پا رو بزار توی دنده پدال گاز رو بگیر و برو توی جاده اما باز هم جرات نمی کنم و میگم همینکه برم توی چاده ناگهان همه بوق می زنند و میگن خانوم تو که رانندگی بلد نیستی چرا اومدی توی خیابون به نظر شماها راهی است که نترسم کسی هست ترسیده باشه اما الان نمی ترسه؟