خرید و فروش همه کالاها و دانلودآیین نامه راهنمایی رانندگی آیین نامه

هم بخرید هم بفروشید هم دانلود کنید هم ماجراها و دانستنیها را بخوانید

خرید و فروش همه کالاها و دانلودآیین نامه راهنمایی رانندگی آیین نامه

هم بخرید هم بفروشید هم دانلود کنید هم ماجراها و دانستنیها را بخوانید

بهترین راه و روش بلند شدن قد در سن بزرگسالی بالای 28 سال چیست؟

 بهترین راه و روش بلند شدن قد در سن بزرگسالی بالای 28 سال چیست؟ تا 10 سانت افزایش قد در  همان  لحظه خوب این قسمت را بخوانید بهترین راه و روش بلند شدن قد در سن بزرگسالی بالای 25 سال چیست؟ بهترین نتیجه با ورزش فقط 1 سانتیمتر تا 2 سانتیمتر ان هم به مدت 5 سال قد بلند و بلندتر میشود برای افزایش قد باید با ورزش کردن کش شی بدن را تا جایی که می توان کش داد تا اون قسمت قوسی کمر صاف صاف شود حتما در کمترین حالت 1 سانت تا 3 سانت قد بلند می شود اما 5 سال زمان زیادی هست ایا کسی که قدش 166 سانت هست می تواند در کمتر از یک روز 6 سانتیمتر تا 8 سانتیمتر همان لحظه بلند شود؟ در جواب این سوال باید گفت بله میشه چرا باید 5 سال صبر کرد هر روز در انتظار یک میلیمتر  قد بلند شدن باشیم یکی از بهترین روشهای قد بلند شدن در سنین بالای 40 سال یا حتی 30 سال و یا حتی 50 سال کفش پاشنه بلند است دقت کنید قسمت جلوی کفش هم باید پاشنه داشته باشد تا قد بلندتر شوید اگر یک کفش 7 سانتی متری پاشنه دار بپوشید مگه چه اشکالی داره در اروپا و امریکا برای بلندتر شدن قد آقایان کفش تا 10 سانتیمتر هم می پوشند شما هم بپوشید و برای همیشه از رنج قد کوتاهی راحت شوید ناگهان از 166 به 177 سانتیمتر ارزشش را  داره  حتما پاشنه بلند ولی سبک را انتخاب کنید سفارش دهید فوری برایتان درست میکنند اگر می خواهید پاشنه دیده  نشود شلوار  قسمت پایین یکمی  کشادتر باشه که  بیفته روی  کفش  از زندگی  با  قد بلند لذت ببرید اگر هم پاشنه دیده شود باز هم اشکالی  نداره  خوب  باید واقعیت را قبول کرد که قد شما  خیلی  کوتاهه و شما  کفش 10  سانتی  پوسیدید که بلند قد شوید هیچ  اشکالی  نداره  تازه از  لجاظ  روحیه و روان جسم و تن روح  عالیه..........

قبل از اینکه زمین نابود شود چند نفری هستند که زنده می مانند انها در فضا هستند

قبل از اینکه زمین نابود شود چند نفری هستند که زنده می مانند انها در فضا هستند

مسافران  فضایی زنده می مانند  تا  پس  از  هزاران سال  وقتی  زمین دوباره  زنده شد  به  زمین  بازگردند یکنفر در این دنیا در  زمانی که همه از بین بروند به عنوان آخرین نفر است که خواهد مرد ان اخرین نفر معلوم نیست 10 سال 20 سال 60 سال چقدر زنده بماند انقدر  دیوانه زیاد می شود که تشخیص عاقل از دیوانه سختتر  می شود آیا دیوانه های گذشته  در حال حاضر احساس می کنند دیگر دیوانه نیستند؟او در این دنیا هیچکسی را پیدا نمی کرد تا با او زندگی کنه ترس و تنهایی او را غذاب می داد سالها گذشت تا اینکه یک نفر را پیدا کرد ..آیا دیوانه های گذشته  در حال حاضر احساس می کنند دیگر دیوانه نیستند؟ وقتی انسانها از لحاظ عقل کمتر شوند دیوانه ها ارام ارام خود را عاقلتر می دانند و چون می بینند کاری که خودشان می کنند  بقیه هم همان کارها را می کنند یک دیوانه شلخته است با حمام و اتو کشیدن لباسها بیگانه هست ناگهان داد و فریاد می کند بی جهت بی دلیل می خندد کاری که هم اکنون نیز عاقلان دنیا انجام می دهند قبلا دیوانه های جهان را راحت می شد شناخت اما اکنون کمی سخت و دشوار است که چه کسی دیوانه است چه کسی عاقل است یک روز  ادوارد مانند همیشه از خانه بیرون امد تا بر سر کارش  برود رفت اداره دید هیچکسی در انجا نیست در خیابان هم کسی را ندیده بود نه ماشینی نه دوچرخه ای  نه سگی نه صدایی همه چیز عادی و معمولی بود اما هیچ صدایی نمی امد او فکر کرد کر شده یک ضربه به میز کاریش زد صدایش را شنید پس کر نبود ادوارد نمی  دانست که در این دنیا  فقط  خودش  زنده مانده و باید  بقیه  عمرش را به تنهایی در این جهان بزرگ زندگی  کنه او 25 سال بیشتر نداشت و در خانه خودش  تنها زندگی می کرد به دوستانش  زنگ زد به همه پیام اینترنتی داد هیچ جوابی دریافت نمی کرد شب شد ترسید تنها در این دنیای بزرگ حتی پرندگان و ماهی های دریا هم زنده نبودند نصف شب بیشتر ترسید صبح فردا به راه افتاد غذا برای  تمام عمرش در همه جا بود یکسال گذشت کسی را ندید او هزاران کیلومتر از خانه اش دور شده بود هیچ جسدی هم نبود هیچ مرده ای لاشه ای  نبود پس از 5  سال یک مرد را  در یک شهر دور افتاده پیدا کرد انها 2 نفر  سالها با هم زندگی کردند تا اینکه پس از 90 سال ادوارد مرد و دوستش نیز 2 سال بعد از دنیا رفت ....  

چرا بعضی از آدمها خجالتی هستند؟

چرا بعضی از آدمها خجالتی هستند؟  دلیلش خیلی راحته ادمها معمولا در سنی که زیر بلوغ هستند حجالتی نیستند  در زمان سن بلوغ خجالتی می شوند و بعضی وقتها  همین ادم خجالتی  اصلا  خجالتی نیست بلکه خیلی هم پر رو هست دلیلش این است ادم در این سن چون داره تغر شکل میده و از دوران نوجوانی به جوانی و کم کم داره بلوغ میشه این حالتها براش پیش میاد این کاملا طبیعیه و هر لحظه در این سن از شکلی حالتی به حالت دیگه در میاد اگر همین ادم اعتماد به نفس خودش را بالا ببره مثلا با ورزش و خواب به اندازه کافی میبینه که اصلا خجالتی نیست و خیلی از کارها رو هم پیشقدم میشه و همه تعجب میکنند که این خیلی  خجالتی بود یعنی باید  بدن رو تقویت کنه .................

آیا دیوانه های گذشته در حال حاضر احساس می کنند دیگر دیوانه نیستند؟

آیا دیوانه های گذشته  در حال حاضر احساس می کنند دیگر دیوانه نیستند؟او در این دنیا هیچکسی را پیدا نمی کرد تا با او زندگی کنه ترس و تنهایی او را غذاب می داد سالها گذشت تا اینکه یک نفر را پیدا کرد ..آیا دیوانه های گذشته  در حال حاضر احساس می کنند دیگر دیوانه نیستند؟ وقتی انسانها از لحاظ عقل کمتر شوند دیوانه ها ارام ارام خود را عاقلتر می دانند و چون می بینند کاری که خودشان می کنند  بقیه هم همان کارها را می کنند یک دیوانه شلخته است با حمام و اتو کشیدن لباسها بیگانه هست ناگهان داد و فریاد می کند بی جهت بی دلیل می خندد کاری که هم اکنون نیز عاقلان دنیا انجام می دهند قبلا دیوانه های جهان را راحت می شد شناخت اما اکنون کمی سخت و دشوار است که چه کسی دیوانه است چه کسی عاقل است یک روز  ادوارد مانند همیشه از خانه بیرون امد تا بر سر کارش  برود رفت اداره دید هیچکسی در انجا نیست در خیابان هم کسی را ندیده بود نه ماشینی نه دوچرخه ای  نه سگی نه صدایی همه چیز عادی و معمولی بود اما هیچ صدایی نمی امد او فکر کرد کر شده یک ضربه به میز کاریش زد صدایش را شنید پس کر نبود ادوارد نمی  دانست که در این دنیا  فقط  خودش  زنده مانده و باید  بقیه  عمرش را به تنهایی در این جهان بزرگ زندگی  کنه او 25 سال بیشتر نداشت و در خانه خودش  تنها زندگی می کرد به دوستانش  زنگ زد به همه پیام اینترنتی داد هیچ جوابی دریافت نمی کرد شب شد ترسید تنها در این دنیای بزرگ حتی پرندگان و ماهی های دریا هم زنده نبودند نصف شب بیشتر ترسید صبح فردا به راه افتاد غذا برای  تمام عمرش در همه جا بود یکسال گذشت کسی را ندید او هزاران کیلومتر از خانه اش دور شده بود هیچ جسدی هم نبود هیچ مرده ای لاشه ای  نبود پس از 5  سال یک کرد را در یک شهر دور افتاده پیدا کرد انها 2 نفر  سالها با هم زندگی کردند تا اینکه پس از 90 سال ادوارد مرد و دوستش نیز 2 سال بعد از دنیا رفت .... 

این دانشمند مغز یک انسان را به یک میمون پیوند زد

این دانشمند مغز یک انسان را به یک میمون پیوند زد و آن میمون انسان شد و این میمون می توانست در میان آدمها باشد و همه رفتار و حرفهای انها را بفهمد و هیچکسی هم نمی دانست که این میمون یک انسان واقعی هست این میمون می توانست بخندد گریه کند و لی نباید حرف می زد چون اگر حرف می زد همه تعجب می کردند که چگونه یک میمون می تواند به این خوبی  حرف بزند اما این میمون که اسمش هارون چیتا بود در سن 3 سالگی از بالای  درختی می خواست بپرد بر روی یک شاخه درختی  دیگر که آن شاخه تحمل وزن این میمون را نداشت و در حال افتادن بر روی  زمین بود که سرش به سر یک انسانی که در پایین بود برخورد می کند و مغزش آسیب می بیند  دکتری که به اسم سسون والی در ان نزدیکی ها بود و پیوند مغز انکام می داد سریع مغز جوان را که بر اثر برخورد میمون آسیب دیده بود به ان حیوان پیوند زد این پیوند در کمتر از 1 ثانیه انجام شد و این عمل در ان سالها در قرن 24 امری  عادی و معمولی بود اما اکنون که در قرن 24 هستیم علم پیشرفتهای  زیادی کرده و در کمتر از یک ثانیه این عمل انجام می گیرد داستان علمی تخیلی ...