این کشور جمعیت زیادی نداره فقط 7 نفر خالی جمعیت داره جمهوری مولوسیا، ریزکشوری است که آن را فردی به نام «کوین باو» پایه‌گذاری کرده است. مولوسیا در نوادا، ایالات متحده‌ی آمریکا قرار دارد. جمعیت این کشور شامل خود آقای «باو»، خانواده‌ی او، سه سگ، یک گربه و یک خرگوش است. این کشور، سرود ملی، نشان ملی و پرچم ملی اختصاصی خود را دارد، حتی برای جرائم بزرگ، مجازات مرگ هم دارد. این کشور همچنین پاسپورت اختصاصی دارد و همچنین برنامه‌ی فضانوردی در دستور کار خود دارد. در ماه مه سال ۲۰۱۷، این کشور چهل ساله شد. این ریزکشور مرکب از خانه کوین باو، حیاط پشتی و باغ جلوی خانه‌ی او است. نام مولوس از کلمه مورو که در زبان اسپانیایی به معنی تپه کوچک صخره‌ای است، گرفته شده است. به گفته‌ی خود کوین باو مولوسیا بارها مورد اشغال قرار گرفته است، ولی توانسته در برابر مهاجمان ایستادگی کند. این کشور دارای نظام پستی، واحد پول، نیروی دریایی و نیروی هوایی مستقل به خود است. برای ورود به این کشور باید ویزا داشته باشید که توسط رئیس‌جمهور آن صادر می‌شود.
بلندترین برج دنیا نامش چیست؟ برج 2 قلوی کوالامپور است البته اهرام مصر بلندتر هست اما هرمهای مصر که برای خدایان زمانهای قدیم است اهرام هستند که به دستور شاه و امپراطور انزمان باستانی فرعون ساخته شده برج پطروناس در کشور مالزی است که نسبت به همه برجهای جهان بزرگتر است فاصله برج مالزی از نظر ارتفاع نسبت به خانه من مانند یک مورچه در مقابل فیل است حانه من ویلایی هست که بلندترین ارتفاع ان که آنتن خانه هست 3 متر است بعد از برج مالزی برج دوبی در امارات است بعد از برج خلیفه برج جدید آمریکا هست که اینها همه نزدیک ابر هستند اما برجهای بزرگ دیگری نیز در جهان هستند مانند انها نیز باز هم برجهای دیگری هستند که زیاد هم نسبت به برج مالزی کوچک نیستند....
روح حقایق تویی من بقیه همه دروغند تو واقعی هستی تو پر از احساسی تو داغی تو همه خواهشهای من هستی تو نزار بمیرم ای ندای آسمانی ای تمام خوبی ها و ای دارنده همه شادی ها تو تکیه گاه منی تو بهترین و بالاترینی تو آخرین صدایی تو یه موجی واسه ساحل تو زیارگاهی برای زایر تو نیاز منی تو صدای قلب منی با تو همیشه در شادی اسیرم حالا باید بگم تویب این همه شادی اسیرم جون تو در کنارمی تا تو هستی همه جا قشنگه تو تو بزرگی تو سخاوت زمینی تو به پاکی و صداقت دانه های گندمی تو وجود گرممی تو همه نیازهایم هستی میبوسمت چون دوستت دارم تو آخرین صدایی هستی که میشنوم با تو من نسبت به همه چیز کر و لالم نه چیزی رو احساس می کنم نه چیزی را درک میکنم تو آخر زندگی هستی کلاغها خبر دادن دارن میان با هزار دسته میخوان بگن که عاشق تو منتظرته تو روح حقایقی غیر تو همه چیز دروغه ....
ای از همه بالاتر من به تو مینازم تو همه رویاهای تمام عمرم بودی و هستی و خواهی بود کاش بودی اینک به تو محتاجم وقتی رفتی بادی امد گردبادی امد و همه خوشبختیها با تو در این گردو غبار گم شد تا تو بودی زندگی سرشار از عشق و امید بود تو اهل زمین بودی ای معراج غرورم تو رفتی ناگهان همه جهان شکست سفره پر از عشق و زندگی دلم ناگهان خالی شد من فواره نشین بودم دستهای تو اه اه که دیگه نمیدونم چگونه تو را وصف کنم هنوز هم احساس میکنم تو هستی در لابلای نوشته هایم تو هستی اما اکنون تو نیستی اما صدای تو هست اه که چقدر تو رو دوست داشتم و دارم تو بال همه پروازم بودی اکنون میسوزم و میسازم تو تو تو چه بودی باورم نمیشه زمانی تکیه گاه به این بزرگی داشتم راه سفر عشق از گردنه ها از سختی ها میگذرد هنوزم عاشقت هستم